چکيده فارسي:
براي درک بهتر ماهيت خوشه هاي فضايي موقت (TSC) در ساختارهاي بازاريابي صنعتي، اين مقاله مفهومي ابتدا به سنتز نظري درک فضايي از بازاريابي صنعتي (IM) و جغرافياي اقتصادي (EG) مي پردازد و به صورت خاص، بر روي کار دورين مسي تمرکز مي کند که در مورد فضاي رابطه اي است. اين منجر به شکل گيري يک طرح مفهومي براي سازماندهي ادبيات بازاريابي صنعتي ، با در نظر گرفتن موضوع فضامندي مي شود، و نيز به روشن شدن ماهيت وجودي TSC کمک مي کند. سپس، به معرفي مفهوم مرز-کار نهادي پرداخته و به بررسي کارهايي که توماس گيرين و آندريا بريگنتي در خصوص اقليم شناسي انجام داده اند پرداخته و مفهوم فعاليت هاي بازيگران بازاري درگير در امور اجتماعي TSC را بيان خواهيم کرد. همانگونه که نشان خواهيم داد، اينگونه فعاليت ها باعث مي شوند که اين عوامل در مرزهاي “پيشرانده” درگير شوند تا بتوانند نفوذ شبکه را فرض کرده و نظم بازار را در ساختار IM حفظ کند. به طور خلاصه، مقاله ما به دو پرسش اساسي پاسخ مي دهد: الف) چگونه، مفهوم شکل TSC را در ساختار IM بيان مي کنيم؟ و، ب) کدام يک از عملکردهاي TSC در حال انجام در IM هستند و (اين عمل چگونه انجام مي شود)؟ اين مقاله با ارائه راهنمايي هاي روش شناختي درخصوص چگونگي توسعه دستور کار پژوهش در TS در فعاليت هاي IM خاتمه يافته و در ادامه، خلاصه اي از مفاهيم مديريتي ارائه مي شود که برگرفته از نظريه هايي هستند که ما مطرح کرده ايم.
کليد واژه ها: خوشه موقت فضايي، مرز-کار نهادي، فضاي رابطه اي، حوادث تجاري، نمايشگاه هاي تجاري